اینجـــا آرامگــاه بــغض هـــای من است آهسته بیــآ..نمــی خواهـــم شیشه ی ارامششان بشکند......
حس تهی بودن ...
حس خاموشی ....
حس درد ...
حس غم ....
از وقتی نیستی همه ی این حسا رو باهم دارم ....
برای یه لحظه هم که شده نگام کن god من تشنه ی نگاهتم
حتی اگر از همیشه سرد تر و یخ تر باشه ...
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |