اینجـــا آرامگــاه بــغض هـــای من است آهسته بیــآ..نمــی خواهـــم شیشه ی ارامششان بشکند......
گریه شاید زبان ضعف باشد
شاید کودکانه شاید بی غرور
اما هر وقت گونه هایم خیس می شود
می فهمم نه ضعیفم نه کودکم بلکه پر از احساسم…
اما سال هاست در این دردم که احساسم مرد ...
گریه ...
واژه ی غریبیست
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |